اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

سلام خوش آمدید

امروز ۷ تیر ۱۴۰۰

دوشنبه, ۷ تیر ۱۴۰۰، ۰۱:۰۴ ق.ظ

واسه دانشگاه باید واکسن های MMR, Td و هپاتیت رو زده باشم و باید یه کارت بین المللی واکسن بگیرم. تیتر گرفتم و جواب اوریون هنوز نیومده. سه شنبه میاد. من جمعه باید برم از ایران و ریسکی میشد صبر کردن واسه جواب آزمایش. فقط ۴ روز دیگه وقت دارم. تیتر هپاتیت هم پایین بود. با مامان رفتیم پاستور و هپاتیت رو زدیم. معلوم شد MMR کمیاب شده و حتما باید یه نفر دیگه رو هم جور کنی واسه زدن واکسن. همونجا یه پسره پیدا شد که مثل من به زودی پرواز داشت. رفتیم سیدخندان زدیم واکسنو. فردا هم برم کارت زرد رو بگیرم.

دلار داره گرون میشه. من ۴شنبه رفتم سهم خودمو خریدم که میشه ۲۳۰۰ دلار. فردا بابا باید میره بخره.

باورم نمیشه دارم میرم. امروز تقریبا تموم لباسایی که قراره ببرم رو جمع کردم گذاشتم روی مبل توی خونه. فردا هم کلییی خرید دارم. پسفردا لباسارو وکیوم کنم بذارم توی چمدون. کلی سبزی خشک و آجیل و ایکس باکس و اینجور چیزا هم هست که فکر کنم یه چمدون کامل جا میگیرن.

دلم گرفته. ولی نه به اندازه هفته پیش. الان انگار تو هوام. اصلا چیزی حس نمیکنم.

بازوی چپم که واکسن هپاتیت زدم درد میکنه.

  • نارنگیس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

اینجا از احساساتی می‌نویسم که بدون آنکه بروز پیدا کنند، در من حل می‌شوند. اینجا جایگاه تمام اتفاقات قشنگ، زشت، غمگین، و یا شادی است که بدون آنکه از آن ها صحبتی شود، در قبرستان خاطرات خاک می‌شوند. اینجا هر چه نوشته می‌شود از دل برمی‌آید... برای همین است که جای مهمی برای من است.