دراکاریس
من توی خانوادهی آزادی بزرگ شدم. خانوادهای که میدونن که اون طرف آب ها با دوست پسرم زندگی میکنم و فعلا هم نمیخوایم ازدواج کنیم و از ارتباطم خیلی هم راضی هستن.
اما اگر قرار بود توی ایران زندگی کنم هیچوقت با این قضیه موافقت نمیکردن. فرهنگ!
همین خانواده ی من تا سال ها قبل زمانی که من اوایل دبیرستان بودم، وقتی اولین تمایلات من رو به جنس مخالف دیدن وحشت کردن. ولی اونقدری برام احترام قائل بودن که بهم مجال بدن که بجنگم برای تمایلاتم و سرتق باشم و بتونم نگرششون روعوض کنم.
قضیه ی قتل مونا آزارم میده و اون خنده ای که روی صورت اون قاتل بود، بد ترین چیزیه که توی عمرم دیدم. من هنوز نمیفهمم چرا اسمش رو میذارن قتل ناموسی. چرا باید اصلا از کلمهی ناموس استفاده شه. اصلا ناموسی در کار هست؟ فرهنگ مزخرفی که رخنه کرده رو چیکارش باید کرد؟ فرهنگ؟ قانون چی؟
من ناموس بودن رو تجربه کردم. خیلی خفیف تر. ولی بازم خفه ام میکرد. هیچوقت انقدر ناموس نبودم که کسی فکر کنه حتی به سر بریدنم! چیکار میکنن این دخترا؟ دنیا جای ظالمانه ایه.
- ۰۰/۱۱/۱۹