اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

سلام خوش آمدید

مرگ بر سیچویشن‌شیپ

شنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۴۰ ق.ظ

خب من حالم خیلی گرفته ست. از دیشب دائما با خودم فکر میکردم، اصلا ینی چی این رابطه؟ ینی ما میدونیم عاشق همیم به هم ابرازش میکنیم ولی هیچ تعهدی نیست؟ این که خیلی تاکسیکه... حتی از جدایی بدتره. چقدر دیگه باید آسیب ببینم من تا به خودم بیام..

بهش پیام دادم. که اصلا این شرایط با عقل من جور در نمیاد. ترجیح میدم جدا شده باشیم و فقط باهم دوست باشیم تا اینکه توی سیچوشن‌شیپ باشم. که البته با کمال میل قبول کرد!

ولی من دلقکم. خودمو کردم بازیچه. دارم گند میزنم به خودم و بله بخاطر همینم از خودم بدم میاد.

 

توی این ساختمون کوفتی هرکی به من میرسه میگه میم کجاست؟ منم عین بدبختا... آره میم رفته یه خونه دیگه اجاره کرده چون ما تصمیم گرفتیم به هم بیشتر فضا بدیم. دارم دیوونه میشم.

  • نارنگیس

نظرات (۳)

  • درنای کاغذی
  • پست قبلی رو که خوندم، دقیقا چیزی که نوشتی از ذهنم گذشت. به نظرم اگه از شرایط رابطه راضی نیستی و سنگات رو واکندی با یارت، نگه داشتن خودت تو حالت تعلیق و انتظار، فرصت ترمیم زخم‌هات رو از خودت می‌گیره.

     

    تو الان مسئول بهبود حال اون نیستی، تو باید مراقب خودت باشی که از یه رابطه طولانی بیرون اومدی.

    پاسخ:
    دقیقا. احساس کردم فقط باید جای خالی عشقو پر کنم براش بدون اینکه چیزی در ازاش بگیرم. خوشحالم که سکوت نکردم و اعتراض کردم

    ملاقاتتون خیلی غیرمنتظره و پر از احساس بوده. نباید بابت تصمیمی که تو اون شرایط و تو تازگی غم و درد جدایی گرفتی تا این حد خودت رو سرزنش کنی. مهم اینه وقتی آروم شدی و احساساتت فروکش کرد، صِرف آسایش موقتی این وضعیت، زیر بارش نرفتی و دوباره مسئله رو باز کردی. این تجربه می‌تونه با تحلیل‌کردن یه تجربه‌ی خیلی ارزشمند و موثر تو آینده باشه. اگر قبول نمی‌کردی پیشنهادشو، همیشه دودل می‌موندی. شاید حتی خودتو سرزنش می‌کردی که میم خواست، اما تو قبول نکردی. 

    کلا خیلی سخته! جدایی خیلی بالا و پایین  داره؛ مخصوصا وقتی دوطرف هنوز  هم‌دیگه رو انقدر دوست دارن. اگه دیگه علاقه‌ و محبتی نبود یا حداقل انقدر شدید نبود، همه چی آسون‌تر می‌شد، اما حالا هرچقدر هم قسمت منطقی و عقلانی جدایی رو هضم کنی و برات موجه باشه، باید با احساساتت و چالش‌هاش دست‌وپنجه نرم کنی! 
    منظورم اینه خیلی از خودت انتظارات غیر واقع‌بینانه نداشته باش. همه‌ی رابطه‌ها و جدایی‌ها مثل هم نیستن.

    پاسخ:
    بهترین کامنت وجود نداااا !!!
    راستش من همش منتظر پیامشم الان. نمیدونم چرا. خودم اینکارو کردم ولی همش منتظرم. همیشهههه! خیلی عذاب اوره

    دردناکه اما بهتر از بلاتکلیفیه. 

    میم دختره؟ 

    پاسخ:
    میم دوست پسرمه مرد مومن
    اکسمه البته اصلاح میکنم. هوف!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

    اینجا از احساساتی می‌نویسم که بدون آنکه بروز پیدا کنند، در من حل می‌شوند. اینجا جایگاه تمام اتفاقات قشنگ، زشت، غمگین، و یا شادی است که بدون آنکه از آن ها صحبتی شود، در قبرستان خاطرات خاک می‌شوند. اینجا هر چه نوشته می‌شود از دل برمی‌آید... برای همین است که جای مهمی برای من است.

    آخرین مطالب