اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

سلام خوش آمدید

Nick

يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، ۱۲:۱۰ ب.ظ

میدونی چی حالمو بد میکنه؟ اینکه رابطه ای تموم شد که قرار بود تا ابد ادامه پیدا کنه. رابطه ای که همه حسادت میکردن بهش که بهترین رابطه دنیاست. رابطه ای که باور داشتیم عشق خیلی زیاد داره جلو میبرتش. ولی همش دروغ بود.

و من حالم خوب نیست. از هر فرصتی برای اینکه لاس بزنم استفاده میکنم. و این رفتارم انقدر اخیرا زیاد شده که یکم نگرانم. اصلا چرا دارم اینکارو میکنم؟ این واقعا طبیعت منه یا من دارم واکنش عصبی نشون میدم به شرایط؟

ادوارد سه روز بعد از اینکه بهش گفتم نمیخوام ببینمش دیگه بهم زنگ زد، قانعم کرد که این ارتباط خوبه!! برداشتم رو از حرفش درست کرد. گفت من از تو خوشم میاد چون شنونده خوبی هستی، ادم میتونه باهات خودش باشه چون جاج نمیکنی، و بدون انتظار محبت میکنی. ینی میگفت فقط از من خوشش نمیاد چون من ازش خوشم میاد. 

میم چرا از من خوشش میومد؟ چون من پاک و معصوم بودم=))

امروز با دوستم رفتیم یه بار خیلی فنسی. بارتندر خیلی خوب بود. دیوونه و پر حرف هم نبود، خیلی زیبا و شیک برعکس بقیه شون کارشو میکرد. و خب توجه ویژه بهم نشون داد. منم قبل رفتن اینستاگرامشو گرفتم و بش دی ام دادم. فکر نکنم اتفاق خاصی بیفته، ولی بهرحال. همونطور که گفتم اوضاع خرابه.

  • نارنگیس

نظرات (۱)

فکر می‌کنم اگر به یه دیدگاه واقع‌گرایانه نسبت به رابطه‌ی قبلی‌ت برسی و وجود و اتمامش رو به رسمیت بشناسی، حالت خیلی بهتر می‌شه و دوباره نقطه‌ی تعادلت رو پیدا می‌کنی. 
به نظرم نمی‌شه یه تجربه‌ی خیلی طولانی و عمیق رو تقلیل داد به صرفا خوب یا بد، دروغ یا حقیقی. 
وقتی یه رابطه‌ی طولانی به پایان می‌رسه، خیلی غم‌انگیزه، آره، اما لزوما باخت و شکست نیست. این‌طوری نیست که عمرت رو هدر داده باشی.
زندگی انقدر غیر قابل پیش‌بینی، ناپایدار و مدام در حال تغییره که نباید انتظار بقا و پایداری چیزی رو داشت. همینشم خوبه؛ اگر اصلا تغییر نمی‌کردیم، واتس د پوینت آو لایف؟
بقای چیزی تضمین‌شده نیست، مخصوصا رابطه‌ها! انقدر که پیچیده و تاثیرپذیرند؛ با این حال ما شروعشون می‌کنیم و براشون تلاش می‌کنیم و ممکنه تا آخر عمرمون باشن ممکنه هم نه، زود یا دیر، تموم شن. مثل خود زندگی. چون می‌میریم، نباید زندگی کنیم؟ یا چون می‌میریم، پس هرگز زندگی نکرده‌یم؟  
امیدوارم زودتر از این مرحله عبور کنی و برات فقط خاطره‌ای بمونه که معجونیه از چیزای خوب و بد؛ و صددرصد ارزشمند.

پاسخ:
درسته. حقیقتش من با تموم‌ ۹ سال رابطه مون شاید یه جورایی کنار اومدم. ولی با یه ماه آخرش نه.
حقیقت اینه که همین الانم حالم خیلی بهتر از یه ماه و نیم پیشه. خیلی عوض شدم. حالم بجز بعضی وقتا خوبه. راضی ام از‌خودم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

اینجا از احساساتی می‌نویسم که بدون آنکه بروز پیدا کنند، در من حل می‌شوند. اینجا جایگاه تمام اتفاقات قشنگ، زشت، غمگین، و یا شادی است که بدون آنکه از آن ها صحبتی شود، در قبرستان خاطرات خاک می‌شوند. اینجا هر چه نوشته می‌شود از دل برمی‌آید... برای همین است که جای مهمی برای من است.

آخرین مطالب