اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

سلام خوش آمدید

بیست بیست‌ویک

پنجشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۹، ۰۴:۰۸ ب.ظ

اولین بار است که عوض شدن سال میلادی برایم اهمیت دارد. ۲۰۲۰ اولین سال زندگی ام بود که ماه های سال شمسی را در آن یادم رفت چون درگیر میلادی‌هایش بودم. ۲۰۲۰ اولین سال میلادی است که از تمام شدنش خوشهالم. اما از من میپرسی که بعد از این کمی رنگ آرامش قرار است رخش را حداقل در زندگی من نشان دهد؟ باید بگویم امید دارم.

من امید دارم. شاید بگویی احمق و خوشبین هستم. اما فکر می‌کنم امسال قرار است سال خوبی باشد. البته اینکه پریود شدم هم در حس خوبی که دارم تاثیر دارد. چون تا دیروز درگیر پی ام اس بودم و داشتم از غم و غصه جان می‌دادم. درد فیزیکی هیچگاه آنقدر ها برایم غیرقابل تحمل نیست.

۲۰۲۰ بیشترش بد بود. روز های خوب هم زیاد داشت. اما تعطیلی دانشگاه، سردرگمی های تابستان، جدا شدن از دوستانم، افسردگی و احساس پوچی،.. تابستانش میم گاف بود. با او دنیایم قشنگ بود. دوماه آخر او هم رفت. من ماندم و من. شب و روز با گریه گذشت. من عجول مجبور شدم صبر کنم. زجر کشیدم. حین این اتفاقات تمام برنامه هایم نیز نقش برآب شد. تمام نقشه هایم برای آینده‌ی رویایی سوخت و مجبور شدم نقشه های جدید بکشم. سخت بود. ناامید کننده بود. دردناک بود. بار ها تصمیم گرفتم خودم را بکشم اما نمیتوانستم این ظلم را در حق اطرافیانم بکنم. آنقدر ها هم بی رحم نیستم که بتوانم تعمدی باعث زجر مادر و پدر و سیبلینگ و میم گاف بشوم.

امشب با میم گاف حرف می‌زدم. چند وقتی است که رفتارش من را نگران می‌کند. امشب یک دفعه می‌خندید ولی خنده اش بیشتر شبیه گریه بود. با کوچک ترین حرف من اشک هایش سرازیر میشد‌‌. قلبم برایش میمرد. وقتی او را افسرده میبینم دلم میخواهد هر کاری کنم که او اینطوری نباشد. او مدت هاست که نمی‌تواند از غم هایش بگوید. انگار همه شان در انباری قلبش تلنبار شده‌اند و اگر در را باز کند بر سرش آوار می‌شوند. به او گفتم هر شب یکی از غم هایش را بگوید. هر شب یک چیز کوچک را بگوید وگرنه از درون می‌میرد. مثل اینکه یک تریلی او را زیر بگیرد و او هنوز با وجود آسیب ها زنده بماند و مثل آدم های سالم رفتار کند.

هدفم برای سال ۲۰۲۱ با میم گاف این است که با او یک رابطه سالم بسازم. او را خوشهال کنم و به او یاد بدهم چگونه آدم بهتری باشد. من دارم به یک آدم با صبر و تحمل تبدیل می‌شوم‌. می‌خواهم برایش بجنگم. کاری کنم کنار هم باشیم. همه کاری را باهم بکنیم. من باید قوی باشم.

برای خودم اهدافم روشن و مشخص هستند. من در مسیر موفقیت قدم برمیدارم. آهسته و پیوسته. ورزشم را ترک نمی‌کنم. زندگی سالمی خواهم داشت. هر روز درس و تمرین را انجام میدهم. حتی روز های استراحت. حتی یک روز نباید تلاش متوقف شود. شاید اندازه اش کم و زیاد شود گاهی. اما ترک نمی‌شود. دو هدف دارم که باید به بهترین نحو انجام شوند. در آینده شاید بیشتر از آنها نوشتم.

دوستت دارم.

شبخیر.

  • نارنگیس

دلنوشته

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

اینجا از احساساتی می‌نویسم که بدون آنکه بروز پیدا کنند، در من حل می‌شوند. اینجا جایگاه تمام اتفاقات قشنگ، زشت، غمگین، و یا شادی است که بدون آنکه از آن ها صحبتی شود، در قبرستان خاطرات خاک می‌شوند. اینجا هر چه نوشته می‌شود از دل برمی‌آید... برای همین است که جای مهمی برای من است.