بهناز
به واتس اپم پیام داده بود. حوصلهی جواب دادن نداشتم. حدود ۵ دقیقه بعد زنگ زد. چند ماه میگذرد که از دوستپسرش جدا شده اما هنوز با خودش درگیر است. دوستانم هر موقع به جواب های رک نیاز دارند با من حرف میزنند. من باور دارم باید حقیقت را دانست. حتی اگر میخواهی راه بد را انتخاب کنی باید آگاهانه انتخابش کنی. باید آگاهانه خطا کرد.
-چرا برنگشت؟
+خب تو برمیگشتی.
-من برگشتم ولی اون گفت نمیتونه.
+پس دوستت نداشته.
-گفت دوستم داره ولی نمیتونه باهام باشه.
+خب حتما توی رابطه بودن با تو سخته.
-مگه چجوریه؟
+نمیدونم من تاحالا باهات توی رابطه نبودم. ولی حتما استاندارد های یه رابطه سالم رو نداری. شایدم اون نداشته.
به او گفتم باید با یک روانشناس صحبت کند. چون این عادی نیست که بعد از این همه زمان به رابطه ای فکر کند که خیلی هم عمیق نبوده. هرچند وقتی آدم احساسی را برای اولین بار تجربه کند تا مدت ها خیلی درگیرش میشود. اما این دیگر به احساس ربطی نداشت. داشت؟ چرا برنگشت؟
رومنس چیز عجیبی است. در وجود انسان حل میشود. شاید هم انسان در رومنس حل میشود. اما همیشه سخت است. انسان همیشه قسمت عظیمی از وجودش دارد اذیت میشود. شاید هم من اینطور فکر میکنم. شاید بیمارم. ولی همیشه درگیریم. نیستیم؟ همیشه یک چیزی هست که داریم برایش میجنگیم. حتی برای خوشهال ماندن! جنگیدن برای خوشهال ماندن!
کمکم کن. من به کمکت نیاز دارم.
- ۹۹/۱۲/۲۰
یه سوالی که مدت ها ذهنمو درگیر کرده D:چرا خوشحال رو خوشهال مینویسی؟