اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

سلام خوش آمدید

نوتیف

سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۵:۴۳ ب.ظ

امروز همون گذشته ایه که فردا دلت براش تنگ میشه و ای کاش آدم این رو توی زمان حال بدونه و بتونه بیشترین لذت رو از زمان حالش ببره. این خلاصه‌ی حرفی بود که اندی توی آخرین اپیزود آفیس میگه.

بعد از ۸ روز حس میکنم کرونام به طور کامل خوب شده. هیچ علایمی نمونده ازش توی بدنم و دوباره امروز تونستم ورزش رو شروع کنم. این ۸ روز یک استراحتی کردم. از همه چیز فاصله گرفته بودم توی خودم غرق شده بودم. به نظرم به این کار نیاز داشتم. نمیگم که خوش گذشت، اما فضای ذهنیم عوض شد. می‌تونم‌ بگم این کرونا اونقدرا هم بد موقع اتفاق نیفتاد. حداقل تا ۲-۳ ماه دیگه مقاومم و این خوبه. اولش خیلی میترسیدم که طول بکشه، ولی به لطف زندگی سالمی که این چند ماهه دارم بدنم خیلی مقاوم‌ تر از این حرف ها بود.

۸ روز تموم به هرچیزی فکر کردم‌که دلم خواست. آدم هایی باهام حرف زدن که فهمیدم خیلی عقب مونده تر از این حرف ها هستن و در ادامه ی زندگیم میدونم هیچوقت دیگه نمیخوام باهاشون مکالمه ای بیشتر از ۵ دقیقه داشته باشم. و این هم خوبه. سرم قراره خیلی شلوغ شه و اونها وقتم رو حروم نمیکنن.

من منتظرم. بعدا از این انتظار بیشتر مینویسم.

  • نارنگیس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

اینجا از احساساتی می‌نویسم که بدون آنکه بروز پیدا کنند، در من حل می‌شوند. اینجا جایگاه تمام اتفاقات قشنگ، زشت، غمگین، و یا شادی است که بدون آنکه از آن ها صحبتی شود، در قبرستان خاطرات خاک می‌شوند. اینجا هر چه نوشته می‌شود از دل برمی‌آید... برای همین است که جای مهمی برای من است.