اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

سلام خوش آمدید

سوشال انکزایتی

پنجشنبه, ۲۴ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۱۵ ق.ظ

آدم همیشه تنهاست. نزدیک شدن به آدمای دیگه هیچوقت تنهایی رو برطرف نمیکنه. اول و آخرش بهرحال کسی که تورو بهتر از بقیه میفهمه خودتی. لحظه های جدایی سخت ترین ها هستن. اون لحظه هاست که فکر میکنی بیشتر از همیشه تنهایی. اما یادت نمیاد وقتی هم که کنارشون بودی با خودت فکر میکردی که اینها چرا اصلا من رو نمیفهمن..

حضور آدم ها مارو معتاد میکنه که باشن.

من واقعا انگار بلد نیستم چطوری فقط خودم تنها باشم. از انجام کارها میترسم از برخورد با آدما ابا دارم. توی ایران حتی بدتر بودم. اینجا حداقلش خجالت نمیکشم. راحت تر خواسته هامو میگم راحت تر سوالامو میپرسم.  ولی من بینهایت حس بی‌عرضه بودن دارم. باید خودم از  پس همه چیز بر بیام. نباید بذارم کسی بیش از حد توی زندگیم پررنگ بشه. اگه کسیو توی زندگیم زیاد مهم کنم واسه انجام تمام کارهام به حضورش نیازمند میشم.

الان ۱۲ روزه توی این اتاق حبسم و دوباره ترس بیرون رفتن افتاده به جونم. دوباره از آدما میترسم. چرا اینجوریم؟

  • نارنگیس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

اینجا از احساساتی می‌نویسم که بدون آنکه بروز پیدا کنند، در من حل می‌شوند. اینجا جایگاه تمام اتفاقات قشنگ، زشت، غمگین، و یا شادی است که بدون آنکه از آن ها صحبتی شود، در قبرستان خاطرات خاک می‌شوند. اینجا هر چه نوشته می‌شود از دل برمی‌آید... برای همین است که جای مهمی برای من است.

آخرین مطالب