قوی باش کوسوشیا
یه دوست اوکراینی دارم. از وقتی پوتین به اوکراین حمله کرده دلم واسه خانواده ام خیلی تنگ شده. از اینجا دلتنگی شروع شد که همش نگران خانواده اون بودم. با خودم میگفتم حالا الان اون چه حالی داره که خانواده اش توی خطر هستند. استوری های خواهرش رو نگاه میکردم که اوکراینه و خیلی حس بدی داشت. بعد الان رفتم عکس های خواهر خودم رو دیدم. دلم خیلی تنگ شد.
من قبل از اینکه توی دانشگاه کار کنم، قدرت داشتن رو خیلی درک نمیکردم. بعد دیدم آدم وقتی که قدرت داشته باشه چجوری اطرافش رو میچرخونه و اتفاقا منطقی هم به نظر میاد. به نظر هم خیلی جاه طلبانه نمیاد لابد. یه سری کار ها هستن که به هم مربوطن و تو واسه اینکه همه چیز خوب و طبق خواسته ات پیش بره با قدرتت اون کارهارو کنترل میکنی و پیش میبری.
قدرت سیاسی در مراحل خیلی بالاتری قرار داره و مثل مراحل پایین تر میتونه بد استفاده شه. یه آدم با ویژگی های خودشیفتگی و جاه طلبی میتونه کارای رو اعصابی بکنه توی مراحل پایین قدرت. چه بسا اینکه قدرت سیاسی واسه همچین فردی میتونه خیلی اتفاقات وحشتناکی بار بیاره.
راستش فکر میکنم سیاست کثیف ترین چیزیه که وجود داره. و انگار اقتصاد خیلی توش مهمه. پس انگار منم تاحدی قراره توش وارد شم.
ولی تجاوز روسیه به اوکراین رو هیچ جوری نمیتونم هضم کنم. انگار جنگ فیزیکی قابل درک نیست. فقط توی فیلماست!
خیلی ناراحتم.
- ۰۰/۱۲/۰۶
متاسفانه جنگ وحشتناکه
خیلیم زیاد
و آدمهایی روانی و جنگ طلب و سود جو که منافعشون رو توی جنگ میبینن هر لحظه ممکن همچین کاری ازشون سر بزنه