برای مامان، آجی، و بابا
دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۴۰۰، ۰۳:۴۹ ق.ظ
آهنگ کج مهراد منو یاد مهر مامانی، بغل آجی، و گرمای بابایی میندازه.
اون اولا درد دوری مثل یه موجود خارجی بود. یه هیولا بود. یه نیزه گرفته بود توی دستای زمختش و میکردش توی گوشت تنم، توی قلبم. من هیولا رو بلعیدم و حالا انگار درد عضوی از وجودمه. دلتنگی عین یه درد همیشگیه مث کمر دردی که توی دبیرستان داشتم. دردش از ریشه قلبم رو له میکنه. انگار خودم محکم قلبم رو لگدمال میکنم که منفجر شه.
وقتی هستی دور، اصلا نیست آسون. باوفایی سخته، میشی وسوسه یه لحظه.
- ۰۰/۱۲/۱۶