اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

سلام خوش آمدید

برای مامان، آجی، و بابا

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۴۰۰، ۰۳:۴۹ ق.ظ

آهنگ کج مهراد منو یاد مهر مامانی، بغل آجی، و گرمای بابایی میندازه.

اون اولا درد دوری مثل یه موجود خارجی بود. یه هیولا بود. یه نیزه گرفته بود توی دستای زمختش و میکردش توی گوشت تنم، توی قلبم. من هیولا رو بلعیدم و حالا انگار درد عضوی از وجودمه. دلتنگی عین یه درد همیشگیه مث کمر دردی که توی دبیرستان داشتم. دردش از ریشه قلبم رو له میکنه. انگار خودم محکم قلبم رو لگدمال میکنم که منفجر شه.

 

وقتی هستی دور، اصلا نیست آسون. باوفایی سخته، میشی وسوسه یه لحظه. 

  • نارنگیس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اینجا نارنگیس رو می‌خونید.

اینجا از احساساتی می‌نویسم که بدون آنکه بروز پیدا کنند، در من حل می‌شوند. اینجا جایگاه تمام اتفاقات قشنگ، زشت، غمگین، و یا شادی است که بدون آنکه از آن ها صحبتی شود، در قبرستان خاطرات خاک می‌شوند. اینجا هر چه نوشته می‌شود از دل برمی‌آید... برای همین است که جای مهمی برای من است.