لست آو آس داغونم کرده

میتونه بین چیزی که میخوای باشی و چیزی که هستی خیلی فرق باشه و هیچوقت نتونی اون چیزی که میخوای باشی بشی.

نه اینکه لزوما چیزی که میخوام باشم بهتر باشه از چیزی که هستم. فقط یه عوامل بیرونی باعث شده من اون چیزی که میخوام بشم رو خیلی ستایش کنم. واضح تر بگم. من خیلی دوست داشتم توی زمینه ام، تیوریدیکال کار کنم. چون مال آدمای باهوشه! و البته با اوضاعی که هست با هوش مصنوعی فکر میکنم تنها چیزی که واسه سالای آینده جواب بده همین باشه. ولی اصلا وقتی پیپر تیوری میخونم یا درس میخونم توش بهم لذت نمیده. چرا تا یه حدی خیلی هم جذابه. ولی اینکه خودم بخوام تیوری تولید کنم،(؟!) نه خیلی داغون تر از این حرفام. ینی باید تموم وقتم رو صرفش کنم. نمیدونم ارزشش رو‌ داره یا نه؟ هرچند من خیلی وقت هدر میدم. این سه روزه شاید روزی چهار ساعت لست آو آس بازی کردم. البته داستانش واقعا رفته روی مخم و همش میخوام تموم شه.

راستش الان که دارم مینویسم دارم بهتر میفهمم اوضاع رو. ۶ ماه پیش که موزیکو‌ شروع کردم خیلی بازخورد خوبی گرفتم. الان سومین آهنگم ۶۲۰۰ بار پلی شده. اما ولش کردم. یه ماهه هیچ کاری براش نکردم. و بهونه ام اینه که پی اچ دی خیلی سنگینه. اما این میزان وقتی که دارم هدر میکنم وحشتناکه. خیلی کندم خیلییی کند. نیم ساعت درس میخونم بعدش میرم یللی تللی. قضیه اینه که فرصتامو دارم راحت از دست میدم. فرصت تیوری (!) و فرصت موزیک.  الان توانشو دارم، بازار درس و آهنگ داغه، همه چیز فراهمه. و من دارم خیلی راحت از همه چیز میگذرم.

انگار یادم رفته که سه سال پیش که شروع کردم کد زدن یاد بگیرم چقدر برام آزار دهنده بود. فکر میکردم واسش ساخته نشدم. ولی مجبور بودم زور بزنم. اصلا کار با دیتا رو بلد نبودم. و الانم تیوری مث همینه. موزیکم مث همونه. من تا یه حد متوسط و سطحی از هرچیزی رو یاد میگیرم، بعدش که باید به خودم فشار بیارم که توی اون موضوع عالی بشم، یهو دست میکشم از تلاش. خب این احمقانه ست.

مشکل اینجاست زود حوصله ام سر میره. اصلی ترین مشکل من اینه که صبور نیستم. باید صبور باشم.

بنابراین درسته الان بین اون چیزی که میخوام باشم و چیزی که میتونم به آسونی باشم خیلی فاصله ست. و اون چیزی که میخوام باشم لزوما از چیزی که میتونم باشم بهتر نیست. اما باید اول تلاش کنم که مطمین شم نمیتونم اون چیزی که میخوام باشم بشم، مگه نه؟

+ نوشته شده در چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۰۶ توسط نارنگیس | نظر بدهید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من
اینجا از احساساتی می‌نویسم که بدون آنکه بروز پیدا کنند، در من حل می‌شوند. اینجا جایگاه تمام اتفاقات قشنگ، زشت، غمگین، و یا شادی است که بدون آنکه از آن ها صحبتی شود، در قبرستان خاطرات خاک می‌شوند. اینجا هر چه نوشته می‌شود از دل برمی‌آید... برای همین است که جای مهمی برای من است.
باز نویسی قالب : عرفــ ــان | دریافت کدهای این قالب : HTML | CSS قدرت گرفته از بیان